تلاش تلاش تلاش

ساخت وبلاگ

درونم ابر بهاری این روزها زندگی می کنه، پر بغض و درد و گریه مبهم که گاهی موفق می شم پسش بزنم.

کلی اتفاقهای خوب دارم، بهترینش علیرضا ولی با اینهمه دلنگرانی آینده و جاموندنمون هر روز بزرگتر و بزرگتر می شه.

فقط دلم می خواد نشکنیم، بتونیم ادامه بدیم. خدا راحتش کنه.

مطمینم که کارمون سخته ولی درسته و نباید قطع شه.... فقط دلم می خواد آخر کار من مثل فردوسی نشه.... وقتی جنازه اش از یه دروازه می بردن، اون چشم انتظاری که داشت از دروازه دیگه داشت می یومد...دلم می خواد روز مرگم، روی یه تخت قشنگ و سالم و راحت بمیرم. نور خوبی تو اتاق باشه و خیالم راحت باشه کاراهامو تموم کردم، حسرت یندارم و نگرانی مالی هم سالها از من دور مونده باشم.

دوست دارم سبک بمیرم، با نور و سبکی و شادی.....

+ نوشته شده در  جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ساعت 11:55| &nbsp توسط  شفق متولی  | 

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 15:14