نمیگویم طرب حاصل نمیکرد طرب میکرد لیک از دل نمیکرد گهی قصد نبید خام کردی گهی از گریه می در جام کردی گهی گفتی به دل کای دل چه خواهی ز عالم عاشقی یا پادشاهی که عشق و مملکت ناید بهم راست ازین هر دو یکی میبایدت خواست چه خوش گفتند شیران با پلنگان که خر کره کند یا راه زنگان مرا با مملکت گر یار بودی دلم زین ملک برخوردار بودی به خرم گر فرو شد بخت بیدار به صد م,کلوم,حساب,خسرو,شیرین,نظامی,گنجه ...ادامه مطلب