نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد.

ساخت وبلاگ

حسین 5ساله پیاده شد، و با صدایی که توش اندوه بود گفت دلم برات تنگ می شه....

نه بلبل زبونی کودکی بود، نه کشف کلمه جدید خیلی واقعی بود. تا در بازشه و برن تو، با همون دلتنگی نگاهمون می کرد

+ نوشته شده در  چهارشنبه سیزدهم دی ۱۴۰۲ساعت 13:43| &nbsp توسط  شفق متولی  | 

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 26 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 19:42

با اجازه حسین آقا پناهی

...تا هستم جهان ارثیه بابامه
سلاماش، همه عشقاش، همه درداش،همه تنهائیاش
وقتی نبودم
مال شما
اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم
با من بگو
یا بذار با تو بگم
سلامامون
عشقامون
تنهائیامون
ها؟

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 49 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 15:14

درونم ابر بهاری این روزها زندگی می کنه، پر بغض و درد و گریه مبهم که گاهی موفق می شم پسش بزنم.کلی اتفاقهای خوب دارم، بهترینش علیرضا ولی با اینهمه دلنگرانی آینده و جاموندنمون هر روز بزرگتر و بزرگتر می شه.فقط دلم می خواد نشکنیم، بتونیم ادامه بدیم. خدا راحتش کنه.مطمینم که کارمون سخته ولی درسته و نباید قطع شه.... فقط دلم می خواد آخر کار من مثل فردوسی نشه.... وقتی جنازه اش از یه دروازه می بردن، اون چشم انتظاری که داشت از دروازه دیگه داشت می یومد...دلم می خواد روز مرگم، روی یه تخت قشنگ و سالم و راحت بمیرم. نور خوبی تو اتاق باشه و خیالم راحت باشه کاراهامو تموم کردم، حسرت یندارم و نگرانی مالی هم سالها از من دور مونده باشم. دوست دارم سبک بمیرم، با نور و سبکی و شادی..... + نوشته شده در  جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ساعت 11:55| &nbsp توسط  شفق متولی  |  نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....ادامه مطلب
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 15:14

از 16 فروردین شبا تصور می کنم کیومرث پور احمد از لوسر پذیرایی خودش آویزوون کرده.روزی هزار بار می پرسیدم ما با این وضعیت 20 سال آینده رو چطور می گذرونیم؟ روزی هزار و یکبار می گم ما بنده روزی دار خداییم. ردیف می شه.اما واقعیت اینه که وقتی خبر مرگ پوراحمد شنیدم، فکر کردم ما برای چی تلاش می کنیم؟ من سه روز دارم به خرید چینی فکر میکنم...نیلوفر حامدی اینا بشنون چه حسی بهشون دست می ده؟خلاصه آیا تو کجا و ما کجاییم؟برچسب‌ها: کیومرث پوراحمد + نوشته شده در  شنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۲ساعت 13:19| &nbsp توسط  شفق متولی  |  نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....ادامه مطلب
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 3 ارديبهشت 1402 ساعت: 22:18

یه شادی خوار بزرگ از کنارم رد شده....غمگینی بزرگی درونم خونه کرده. ولی از هیچ کدوم از تلاشهام پشیمون نیستم. پشیمونی بزرگ تلاش نکردنه. خسته ام

+ نوشته شده در  جمعه پنجم اسفند ۱۴۰۱ساعت 13:17| &nbsp توسط  شفق متولی  | 

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 101 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 17:10

گاهی وقتها سنگریزه ام در بستر رودخانه

و گاه رودخانه ام بر بستری از سنگ

رفته ام یا مانده ام؟


برچسب‌ها: آرزو نوری
+ نوشته شده در  جمعه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۱ساعت 15:7| &nbsp توسط  شفق متولی  | 

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 359 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 22:02

روزگارا قصد ایمانم مکنزآنچه می گویم پشیمانم مکنکبریای خوبی از خوبان مگیرفضلِ محبوبی ز محبوبان مگیرگر بدی گیرد جهان را سربسراز دلم امیدِ خوبی را مبرچون ترازویم به سنجش آوریسنگِ سودم را منه در داوریچونکه هنگام نثار آید مراحبّ ذاتم را مکن فرمانرواگر دروغی بر من آرد کاستیکج مکن راهِ مرا از راستیپای اگر فرسودم و جان کاستمآنچنان رفتم که خود می خواستمهر چه گفتم جملگی از عشق خاست جز حدیثِ عشق گفتن دل نخواستحشمتِ این عشق از فرزانگی ستعشقِ بی فرزانگی دیوانگی ستدل چو با عشق و خرد همره شوددستِ نومیدی ازو کوته شودگر درین راه طلب دستم تهی ستعشقِ من پیشِ خرد شرمنده نیستآن قَدر از خواهشِ دل سوختمتا چنین بی خواهشی آموختمهر چه با من بود و از من بود نیستدست و دل تنگ است و آغوشم تهیستصبرِ تلخم گر بر و باری ندادهرگزم اندوهِ نومیدی مبادپاره پاره از تنِ خود می بُرمآبی از خونِ دلِ خود می خورممن درین بازی چه بردم؟ باختمداشتم لعلِ دلی، انداختم باختم،اما همین بُرد من استبازیی زین دست در خوردِ من است نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....ادامه مطلب
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 22:02

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینمدلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینمدمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آیددمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینممرا رازیست اندر دل به خون دیده پروردهولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینمقناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابمتحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینمخ نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....ادامه مطلب
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 118 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 16:23

ای دوست ای دوست ای دوست ای دوستجور تو از آنکشم که روی تو نکوستمردم گویند بهشت خواهی یا دوستای بیخبران بهشت با دوست نکوست  + نوشته شده در  سه شنبه هفدهم اسفند ۱۴۰۰ساعت 8:39| &nbsp توسط  شفق متولی  |  نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....ادامه مطلب
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 4 ارديبهشت 1401 ساعت: 16:23

با اجازه حسین آقا پناهی

...تا هستم جهان ارثیه بابامه
سلاماش، همه عشقاش، همه درداش،همه تنهائیاش
وقتی نبودم
مال شما
اگه دوست داری با من ببین
یا بذار باهات ببینم
با من بگو
یا بذار با تو بگم
سلامامون
عشقامون
تنهائیامون
ها؟

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 25 آذر 1399 ساعت: 17:36