گاهی وقتها سنگریزه ام در بستر رودخانهو گاه رودخانه ام بر بستری از سنگرفته ام یا مانده ام؟برچسبها: آرزو نوری + نوشته شده در جمعه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۱ساعت 15:7|   توسط شفق متولی | بخوانید, ...ادامه مطلب
در من کسی مرده است آن که در من می خندد آن که در من می گرید آن که در من خیال می بافد و شعر می خواند سالهای بسیاری است که زنده نیست که زندگی را از یاد برده است در من کسی چیزی بر باد رفته است . , ...ادامه مطلب
Home | Email | Archive | PostsList | CafeSkin چه دیدم خواب شب کامروز مستم چو مجنونان ز بند عقل جستم به بیداری مگر من خواب بینم که خوابم نیست تا این درد هستم مگر من صورت عشق حقیقی بدیدم خواب کو را می پرستم بیا ای عشق کاندر تن چو جانی به اقبالت ز حبس تن برستم مرا گفتی بدر پرده دریدم مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران بکندم از همه دل در تو بستم مرا دل خسته کردی جرمم این بود که از مژگان خیالت را بجستم ببر جان مرا تا در پناهت دو دستک می زنم کز جان بسستم چه عالمهاست در هر تار مویت بیفشان زلف کز عالم گسستم که در هفتم زمین با تو بلندم که در هفتم فلک بیروت پستم جالبه که دو بیت از این غزل در ترکیب با یه غزل دیگه رو همایون شجریان خونده. برچسبها: مولوی + نوشته شده در شنبه یازدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 10:56|   توسط شفق متولی | , ...ادامه مطلب
ای پُر از پرنده های دور ای همیشه ساکت و صبور. ای سکوتِ جاودانهِ درختِ پیر آسمان سر به زیر! خنده های عاشقانه ات از هجوم خلوت تمام کوچه های شهر کم مباد ... ما به خاطر تو زنده ایم ما و یاکریم ها شاخه های سر به زیر بیدها آسمان و ابرهای ساکت اش یا بنفشه و نگاه عاشقانه اش ... خنده تو از سکوتِ کوچه کم مباد آخرین نسیمِ یادگار! بی تو پیر می شویم و هیچ دست جاودانه ای جوان مان نمی کند ...,شعر علی جعفری ...ادامه مطلب