به مناسبت تولد تهران از محمد علی سپانلو یاد می کنم. شاعر تهران.شاعری که می گن :"زبان شعری مختص به خود را دارد. تصویر تهران قدیم در شعرهای او جابهجا دیده میشود. تصاویری که مختص شعرهای او و زندگی کردن او و تجربیاتش که زیستن با نسلی است که با خلق معنا در شعرهایش خاطرههای مشترکی برایشان به یادگار گذاشته. شاید بتوان گفت سپانلو به معنای درست کلمه فرزند زمان خودش است و روح دوران خود را به درستی دریافته و از همین روست که شعرهایش روحی را به خواننده منتقل میکند که مختص دوران اوست." شاعری که تهران دوست داشته :"ترک و لر و کرد و اصفهانی و فارسی و غیره همه به تهران آمدهاند و در این شهر زندگی میکنند. وقتی صحبت از تهران میشود همه آن را به باد فحش میگیرند در حالی که تهران مانند مادر مهربانی به همهشان امکانات زندگی را بخشیده است» یک اجرای خوب از شهرزاد سپانلو در حضور پدر و با دکلمه پدر دیدم که بسیار به دلم نشست. اجرای این ترانه در آلبوم قصه ما اما چنگی به دل من نزد. «ای روزهای فردا ای فکرهای زیبا ای برگهای پاییز ای پنجههای رویا ای واژههای زرین ای آسمان لرزان دریای باد و باران بالای شهر تهران,ترانه بلوار میرداماد,متن ترانه بلوار میرداماد,آهنگ بلوار میرداماد ...ادامه مطلب